کتاب راجع‌به چی صحبت می‌کنه؟ اینکه چطور می‌تونیم ذهن‌مون رو از مسائل کم‌اهمیت خلاص کنیم!

توی دوره‌زمونه‌ای زندگی می‌کنیم که برای هرچیزی حق انتخاب‌های متنوعی داریم؛ از چیز بااهمیتی مثل انتخاب شغل بگیر تا حتی خرید چیز ساده‌ای مثل سس مایونز. بی‌نهایت گزینه رو‌به‌رومون قرار داره.

بشر هیچ‌وقت توی تاریخ به‌اندازه‌ی الان حق انتخاب نداشته؛ بنابراین نباید احساس کمبود کنیم، چون‌که چیزی کم‌و‌کسر نداریم.

با‌این‌حال حقیقت اینه که با همه‌ی این تفاسیر، بشر امروزی بیش‌تر از هر زمان دیگه‌ای احساس کمبود، تنهایی و نیاز می‌کنه؛ انگار که همه‌ی اون پیشرفت‌هایی که روز و شب بهشون می‌بالیم، نه‌تنها تاثیری توی بهبود کیفیت زندگی‌مون نداشتن، بلکه زندگی‌هامون رو بدتر هم کردن.

اگرچه توی خیلی‌از چیزها پیشرفت کردیم؛ اما بشر امروزی در افسرده‌ترین حالتِ ممکنش هست. سوال اینه که چرا؟ چرا به‌جای اینکه زندگی فردی آدم‌ها بهتر بشه، رو به بدتر شدن رفته؟

دلیل این اتفاق دقیقا به همین افزایش تنوع حق انتخاب برمی‌گرده. ما هرروز برای لباسی که می‌خوایم بپوشیم تا ماشینی که می‌خوایم سوار بشیم و حتی غذایی که می‌خوایم بخوریم، باید از بین گزینه‌های بی‌شمار تصمیم‌گیری کنیم و همین باعث افزایش استرس و تنش روانی شده. سوال اینه که باید چی‌کار کنیم که اینطوری نشه؟

باید برای خیلی‌از چیزهای زندگی تره خورد نکنیم و برای این کار باید راجع‌به مهم‌ها و نامهم‌های زندگی‌مون تجدیدنظر کنیم. من مارک مَنسِن، نویسنده‌ی کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها هستم و توی ادامه‌ی این خلاصه کتاب بهت می‌گم که چطور تره‌های زندگیت رو برای چیزهای مهم خورد کنی.

در ادامه‌ی خلاصه کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها چکیدا بهت می‌گه که:

  • چرا نباید خودت رو با متالیکا مقایسه کنی؟
  • چرا خودانتقادی کلید موفقیت هست؟
  • چرا مرگ باید پایان همه‌ی ما باشه؟