موضوع کتاب چیه؟ یاد بگیر که چطور تو رسانه‎‌های اجتماعی حضورت جذاب باشه!

از کی دوست داری خرید کنی؛ یک برند یا یک آدم؟

این روزها ارتباط برندها با مشتری‎‌هاشون به‌خاطر شبکه‌های اجتماعی آسون‌تر از هر زمان دیگه‌ای شده؛ اما مردم به طور ذاتی از برندهایی که مشخصا برای سود بیشتر توی شبکه‌های اجتماعی هستند، دوری می‌کنن؛ چون حس می‌کنن که هیچ روح انسانی‌ای پشت اون برند نیست و درعوض ترجیح میدن که از یک برند شخصی با هویت معلوم خریدشون رو انجام بدن؛ با‌وجوداین، سؤال اینجاست که کسب‌‌و‎کار‎‎ها باید چی‌ کار کنن تا عملکرد خوب و چشم‌گیری توی رسانه‌های اجتماعی داشته باشن؟

جواب کوتاه برای این سوال اینه که باید تصویر انسانیِ برند رو بیش‌تر برجسته کرد. رسانه‌های اجتماعی فقط زمانی می‌تونن کمک کنن که خیلی خوش‌برخورد باشی و اشتیاقت به فروش رو خیلی نشون ندی. یک رویکرد غیرمستقیم برای فروش محصول تو بلندمدت میتونه نتیجه‎‌ی بهتری داشته باشه تا اینکه مدام محصولاتت رو تو چشم مشتری فرو کنی!

اشتباه برداشت نکن؛ حرف من این نیست که هیچ روش هوشمندی برای راه‌بازکردن تو شبکه‌های اجتماعی وجود نداره؛ بلکه من فقط دارم اینو می‌گم که از برندت، چهره‌ای بساز که مخاطب حس کنه پشت اون برند یک انسان وجود داره؛ نه یک ربات بی‌روح و احساس!

اما ساختِ چنین چهره‌ای از برندت نیازمند دانش کافی هست؛ چیزی که من در ادامه بهت خواهم گفت.

در ادامه‌ی خلاصه کتاب پایان عصر بازاریابی چکیدا بهت می‌گه که:

- چطور بدون هیچ حقه‌ای، پروفایل پویا و زنده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشته باشی؟
- سفیرانِ برند با اینفلوئنسرها چه تفاوتی با‌هم‌دیگه دارن؟
- چطور با کمک کارکنان شرکتت، حضورت در فضای آنلاین رو بیشتر کنی؟